جانّ - به فتح جیم (مفرداتنهجالبلاغه)جانّ یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای موجودی غیر مادّی (نیمه مادّی) با شعور و اراده، دارای تکلیف که حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص ناتوانی انسان از توصیف خداوند و شناخت صفات و افعال خدای تعالی از این واژه استفاده نموده است. فهرست مندرجات۲ - کاربردها ۳ - تعداد کاربرد ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - مفهومشناسیجانّ به معنای موجودی غیر مادّی (نیمه مادّی) با شعور و اراده و دارای تکلیف، آمده است. از آیات قرآن و نهج البلاغه معلوم میشود که جانّ و جنّ یکی است که هر دو در مقابل با «انس» آمدهاند. مطابق گفتهی مؤلف کتابهای «الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل» و «مجمع البیان» واژهی «جانّ» به معنای پدر جنّ است. [۱]
زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۴۵۰.
[۲]
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن - ط دار المعرفة، ج۹، ص۳۰۴.
امّا راغب اصفهانی معتقد است «جانّ» نوعی از «جنّ» است. [۳]
راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن - دار القلم، ص۲۰۵.
۲ - کاربردهاامام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با ناتوانی انسان از توصیف خداوند میفرماید: «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْکَائِنِ، قَبْلَ اَنْ یَکُونَ کُرْسِیٌّ اَوْ عَرْشٌ اَوْ سَمَاءٌ اَوْ اَرْضٌ اَوْ جَانٌّ اَوْ اِنْسٌ؛ [۴]
صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۶۲، خطبه۱۸۲.
ستایش خداوندی را که موجود بود، پیش از موجود شدن کرسی یا عرش یا آسمان یا زمین یا جنیان یا آدمیان.»امام (علیهالسلام) در مورد شناخت صفات و افعال خدای تعالی نیز فرموده است: «وَ اِنَّهُ لَبِکُلِّ مَکَانٍ وَ فِی کُلِّ حِینٍ وَ اَوَانٍ وَ مَعَ کُلِّ اِنْسٍ وَ جَانٍّ؛ [۵]
صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۰۹، خطبه۱۹۵.
او در همه جا هست، در هر لحظه و زمان هست، با آدمیان و جنیان هست.»۳ - تعداد کاربرداین واژه دو بار در «نهج البلاغه» آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جانّ»، ص۲۳۵-۲۳۴. ردههای این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی واژگان نهج البلاغه
|